عزیزه دل ما

  آرزوم که یه روزی اینجوری تو بغلم بگیرمت با تمام وجودم نازت کنم عمرم این روزها بابایی خیلی دلتنگته عمرم ...

    مامانی الهی قربونت بشم اگه تو این لباسها را بپوشی خوشگل میشی جیگر میشی مامان وبابا می خورنت بعد ما دیگه نینی نداریم عمر من قربون اون خوشگلیهات بشم نفسم زودی بیا که دلتنگتم ...

  سلام مامانی فدات بشم فکر نکنی چند روزه برات ننوشتم دیگه دلتنگت نیستم چرا عمرم دیوانتم یک لحظه هم جای خالیت برام پر نمیشه عمرمن قربونت بشم خدا خیلی بزرگ شاید از اینجا صدای مامان نشنوه تو توی گوشش بگو من دلم برای مامان وبابام تنگ شده می خوام برم پیششون زود بیا بغلم تا دورت بگردم    کودکی که اماده تولد بود نزد خدا رفت و از او پرسید: میگویند فردا شما مرا به زمین میفرستید اما من به این کوچکی و بدون هیچ کمکی چگونه میتوانم برای زندگی به انجا بروم؟................... خداوند پاسخ داد: در میان تعداد بسیاری از فرشتگان من یکی را برای تو در نظر گرفته ام او از تو نگهداری خواهد کرد................. اما کودک هنوز اطمی...

بهارم و بهارم شادي با خود ميارم    شكوفه هاي سفيد  گل هاي تازه دارم   سه ماه دارم هميشه فروردين اوليشه   ارديبهشت و خرداد ماههاي آخريشه        عروسك قشنگ من، قرمز پوشيده   تو رختخواب مخمل، آبي خوابيده       يه روز مامان رفته بازار،  اونو خريده   قشنگتر از عروسكم ،  هيچكس نديده       عروسك من،  چشماتو وا كن   وقتي كه شب شد،  اونوقت لالا كن           عروسك قشنگ من،  قرمز پوشيده   تو رخ...